آناستازیای زیبا به دست پدر خونی خودش کشته شد ، کلاد دو آلجر اوبلیا ، امپراطور سرد!
این فقط یه داستان احمقانه قبل خواب بود... تا وقتی که یه زن از خوابش بیدار میشه و میبینه که بجای اون پرنسس زیبا دوباره بدنیا اومده!
اون برای زنده موندن از این زندگی محتوم خودش نیاز به یه برنامه داره!
آیا اون طبق پلن A پیش میره ، ینی یه زندگی بی سر و صدا و بدون اینکه کلاد متوجه حضورش بشه؟!
یا با پلن B پیش میره ، ینی پول زیادی جمع کنه تا از قصر فرار کنه؟
یا اینکه اصلا با پلن C، ینی با پدر سرد و خشکش جوری صمیمی شه که نرم شه؟