توی یک روز گرم تابستونی ، بیتا در حال پرسه زدن در کوچه پس کوچه ها بود
این کار برایش جذابتر از همنشینی با آدم ها بود، می پرسید چرا؟ چون به عقیده ی بیتا معماری کوچه خیابان ها روح آدم هایی که گذرشون به اونجا افتاده رو لمس می کنه، و حتی پس از رفتن اون رهگذران یا ساکنان خاطراتشون رو در خودش حک می کنه .
برای همین هم هست که فکر کردن به عواطف و شرایط آدم هایی که از این کوچه ها عبور کردند براش بسیار جذابتر از مصاحبت با همان آدم هاست .
حال چه می شود اگر گذر این دخترک به خانه ای متروکه بیفتد که گفته شده است سال ها پیش در آن قتلی رخ داده است؟