ایلورا و نیلوما… دو ریشه و یک بدن، دو حقیقت در یک سرنوشت اجباری..
چشمها را به خود جذب میکنند، مانند نوری که در تاریکی میدرخشد.. زیبا، نادر، اما خطرناک.
در رگهایشان نیرویی میتپد که جهان را دگرگون میکند، نه به اختیار، بلکه به ضرورت.
دو خون برتر، دو تقدیر که از هم گسسته نیستند.. وای از زمانی که به یک ریشه تبدیل شوند؛ آن هنگام چه بلایی به سر آسمان ها خواهد آمد؟