وب کتاب

سرگذشت

ژانر

1

قسمت

0

بازدید

روزانه

به روزرسانی

توضیحات

قسمت ها

نقد و بررسی 0

در دل شب، جایی دور از هیاهوی جهان، قلعه‌ای تاریک زیر نور سرد ماه قد برافراشته بود. باد از لابه‌لای شاخه‌های خشکیده جنگل عبور می‌کرد و ناله‌ای خاموش در فضا می‌پیچید. در سایه‌ی این قلعه‌ی فراموش‌شده، جوانی تنها، با چشمانی پر از اندوه، زانوهایش را در آغوش گرفته بود. رانده‌شده، بی‌پناه و بی‌نام، در میان تاریکی جا مانده بود؛ نه انسان، نه هیولا، تنها بازمانده‌ی عهدی که دیگر کسی به یاد نمی‌آورد. داستان از همین‌جا آغاز می‌شود؛ جایی که نور ماه تنها شاهد زخم‌های یک روح تبعید‌شده است.

badge-caffeinated-b

خدای فساد

هرج و مرج یعنی لذت

نمایش

بقیه کتاب ها را ببین

کتاب های مشابه

slide 33 to 38 of 17