پگاه دختری که همیشه آرزوی رئیس مافیا شدن رو داشت
وقتی پسرای فامیل برای باند مافیایی آینده تعلیم میدادن منم میخواستم باهاشون تمرین کنه ولی همه میگفتن دخترا به درد ریاستش نمی خورن چه برسه به بقیه اش
اما اونم دست نکشید تا وقتی داخل یکی از مهمونی ها پدربزرگش اعلام کرد که قراره ازدواج کنه
اونم با دست راستش ولی نمی دونن که قراره بخاطر اینکارشون به اشتباه کردن بیفتن اونم بدجور...