بعد از سالها جنگ و ستیز شاه شیاطین آنوس تمایلش را برای جنگ از دست داده. او عهدی میبندد تا با جادویی عظیم نژادهای مختلف را از هم جدا کند و بدینگونه جنگ برای همیشه خاتمه دهد اما بهای چنین جادوی بزرگی زندگی اوست. شاه شیاطین این بها را میپردازد و زندگی اش را فدای صلح میکند ولی میداند که این مرگ ابدی نیست و دو هزار سال دیگر دوباره متولد خواهد شد. او همهچیز را برای تولد دوبارهی خود آماده کرده ولی وقتی پا به دنیا میگذارد هیچ چیز شبیه آنچه تصور میکرد نیست.