ویانا؛ دختری که... اوه! ببخشید یادم رفت که دیگر نمیتوان با این اسم صدایش کرد، البته اگر صدایش هم بزنی، فکر نکنم کسی او را بشناسد، حداقل... در این دنیای جدید!
دختر داستان/قصهی ما، زمان که بدلیل خونریزی شدید درون چنگل داشت با زندگیاش وداع میکرد، ناگهان هنگامی که پلکهایش را روی هم بست، وقتی آنها را از هم گشود، با فردی بیهوش بر روی زمین مواجه میشود.
چه اتفاقی رخ داده است؟