دختری ک در قبیله خون آشام ها بزرگ شده و مادرش او را برای بدست آوردن حکومت در سرزمین سفید تربیت میکند و پسری ک صاحب تخت پادشاهی و مقدر شده برای حکومت به هفت نژاد و خون خالص است اما با خیانت خون آشام ها سلطنت و خانواده اش را از دست میدهد؛ حال چه میشود اگر این دو باهم روبه رو شوند؟ آیا جنگ خونینی بین آن دو در میگیرد یا عشقی شیرین؟!