مقدمه
داستان ما در سرزمین شینگن رخ می دهد، سرزمینی که درمیان دو دنیا متفاوت قرار گرفته است. فیلگایا دنیای انسان ها که سایر نژاد ها به چشم به موجودات حقیر و ناچیز نگاه میکنند و دنیای آلبوس که نژاد هایی چون شیاطین و خون آشام ها بر انسان ها حکومت میکنند و آنها را همچون برده به خدمت گرفته اند. در این بین شینگن، ممکن است تنها جایی باشد که تمام نژاد ها درکنار هم در صلح زندگی میکنند. در این سرزمین شاهزادگان خون آشام سابق دنیای آلبوس از خاندان های ماه سرخ و ماه آبی، یعنی ملکه آوریل و پادشاه دیمون حکومت میکند اما داستان ما درباره اونا نیست. داستان درباره دختر آنها آیومی است که بی آنکه بداند دارد برای زندگیش نقشه هایی می چیند غافل از اینکه سرنوشت او چیزی فرا تر از آنچه تصور میکند.