مترجم : Richel
И меня тоже обрати внимание” «اِه، چی گفتی؟» «چیز خاصی نبود. فقط گفتم “این یارو چه احمقیه”.» «میشه به زبان روسی بهم توهین نکنی؟!» اِلیا، دختر روسیای با موهای نقرهای رنگی که بغل دست ماساچیکا میشینه، با اتمام این گفتوگو لبخندی بر صورت داره. ولی… موقعیت در اصل متفاوت بود. چیزی که اون به زبان روسی گفت؛ «بیشتر بهم توجه کن!» بود. در واقع، ماساچیکا میتونه کمی زبان روسی بفهمه، ولی اِلیا-سانی که بغل دستشه و هر از گاهی چیزای پرعاطفهای راجع بهش میگه، این رو نمیدونه…