زخم خورده - جاه طلب - یاغی - شیطان
رها ستوده، دختری که در یک مهمانی که دوستان دانشجویش هم در آن بودند، با توطئه سعید ، پسری که توسط او در دانشگاه تحقیر شده بود و دختری به نام مهسا، در دام چندین پسر از جمله خود سعید می افتد، بعد آزار و اذیت و کتک زدن و دزدیدن گردنبند خانوادگی و عثیقه، او به راهی کشیده می شود که تاریکی همراه با ثروت و خوشی است، اما کم کم سر به طغیان بر می دارد و نیمه ی شیطان و تاریکش ظاهر می شود.
او می خواد هم از گذشته و کسانی که در آن بودند و هم کسانی که که در ظاهر ناجی اما فرو برنده اش در باتلاق بودند، انتقام بگیرد و نابودشان کند.
او یک اغواگر است.