«لطفا کتاب منو بخون»،«خوشحال میشم یه سر به کتابم بزنی»
راستش می‌خواستم اینارو بگم.
ولی بعد با خودم گفتم آدم اگه نخواد بخونه که با اینحرفا نمیاد راست کتاب تورو بخونه.
کتاب منم تافته ی جدا بافته ای نیست که توقع دوست داشتنی بودن داشته باشه.
یه دنیای ساختگی از ذهن منه.
احساساتم رو روند داستان تأثیر می‌ذارن.
یه کتاب بااحساسه.
شاید اگه نخونیش ناراحت بشه.
شایدم دیگه نخواد ادامه بده و زندگی کنه.
درکل می‌خواستم بگم نیاز به توجه داره.
حالا اگه خواستید بهش توجه کنید.
نکردینم فدای سرتون.
شاید ادامه نده ولی به جاش یه کتاب دیگه ادامه میده.
شاید این کتاب، کتاب بااحساسی نبوده.