"کلاغها شوم نیستند" داستانی در سبک گوتیک یعنی پر از اتفاقات عجیب توأم ترس و دلهره و اندوه. داستان دربارهی دختر نوجوانیه که از زمانی که یادش میاد توی یه عمارت قدیمی توی دل جنگل با خانوادهاش زندگی میکرده. زندگی معمولی ای داره یا شاید فقط اینطور به نظر میاد؟ چون کمکم متوجهی اتفاقاتی عجیب میشه . میرلا آرونت هیچ خاطره ای از هفتسالگی و قبل اون نداره، خوابهایی میبینه که فراموششون میکنه و توی جنگل با دختری روبهرو میشه که کاملا شبیه خودشه! اون کیه؟ چی میخواد؟ و چه اتفاقی در گذشته برای میرلا افتاده؟!