ونکویر نایتزبین یک اژدهای معمولی شماست: یک مارمولک غولپیکر و آتشبه دهن است که دوست دارد روی انبار طلاییاش چرت بزند، شاهزادهها را برای سرگرمی ربوده و زندگی ماجراجویان را بدبخت کرده. تنها لذت ونکویر در زندگی این است که شاهد بزرگتر شدن گنج خود باشد.
بنابراین هنگامی که یک دزد بالقوه تبدیل به یار ناخواسته او می شود به او درباره «کلاس ها»، «سطوح» و «جستجوها» می گوید، وینکور از خود می پرسد که آیا شاید، فقط شاید، باید به فکر تغییر شغلش باشد.
به هر حال، چرا در حالی که می تواند برای کشتن پول دریافت کنید، به صورت رایگان به شکار هیولاها برود؟