در اعماق یک جهان تازه متولد شده، یک تزکیه کننده از انرژی فراوان استفاده می کند تا برای خود را به یک گنج بی همتا درست کند.
اما پس از 14 میلیارد سال و خورده ای، او تصمیم میگیرد با انتشار سیستمهای بیشماری و تماشای نحوه برخورد موجودات این جهان نوپا با آنها، خود را سرگرم کند.
بر روی زمین، مرد جوانی گیج و مبهوت که نمیداند با زندگی خود چه میکند، در پارکی نشسته و به آسمان شب نگاه می کند. یک شهاب سنگ، یک آرزو و یک انفجار.
وقتی پسر بالاخره به هوش می آید، صدایی را می شنود، "همان سازی کامل شد.
سیستم در حال راه اندازی.
به مهمانسرای نیمه شب خوش آمدید.
نقش میزبان: مسافرخانه دار."